یکبار دیگر

[RB:Rozblog_Dynamic_Code] [RB:Rozblog_Js]

 

 

من میشوم دل بسته اش ، یکبار دیگر

انداختم بر گردنم یک دار دیگر


هی می کنم این خانه ام را بازسازی ،

میریزد آنرا یک تلنگر بار دیگر



آماده ی یک زلزله ، دل لرزه ای سخت

آماده ام ، آماده ی آوارِ دیگر



معمار این دل می شوم بی دستمزد و ُ

بیکارم وُ جز این ندارم کار ِ دیگر



بر شیشه ی دل می زند سنگی وُ بعدش

در می رود ، شاید پی ِ آزار ِ دیگر



یا شهردار است وُ دلم را می خرد او ،

تا له کند با یک لودر دیوار دیگر



می خواهد این دیوارهایم را بریزد

تا رو کند یک دختر تودار دیگر



با بولدوزر افتاده بر جان ِ دلم تا ،

از زیر ِ آوارم کشد اقرار ِ دیگر



از زیر آوار ِ دلم پیداست گنجی ،

یک دفتر ِ شخصی از آن اشعار "دیگر" ...

از :

منوره السادات نمائي مرتضائي

 

 



  • نویسنده : Tahereh.Jalali
  • بازدید : 499بار
  • انتشار : سه شنبه 2 تير 1394 - 20:9